همان طورکه آهسته میرفت صلوات میفرستادوبا خودش میگفت:
وقتی رفتم خانه مریم خانم یادم باشد موضوع طلاق دختر اعظم خانم را برایش بگویم....!
همان طورکه آهسته میرفت صلوات میفرستادوبا خودش میگفت:
وقتی رفتم خانه مریم خانم یادم باشد موضوع طلاق دختر اعظم خانم را برایش بگویم....!
16753 بازدید
6 بازدید امروز
1 بازدید دیروز
63 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian